همه بارداریم، باردار باری به سنگینی یک امانت الهی ...
آسمان بار امانت نتوانست کشید؛ قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند ... نبضی به نبض هایم اضافه شده ، تکه ای از قلب توست که درونم را می لرزاند تکه ای از قلبت درونم را غوغا ای کرده است ، مانده ام اگر تمام قلبت درونم باشد چه می شود... من مادر شدم لحظه ای که فهمیدیم باردارم بارون گرفته بود، و چقدر احساساتم رقیق شده بود... فقط چشمام رو بستم و گفتم خدایا ممنونم به امیدت دلگرمم کردی باز... انشاالله سالم و صالح باشه و سربازی پا در رکاب یوسف زهرا عج دعامون کنید دوستان ...
نویسنده :
مامان جون
11:48